رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با اشاره به بعضی دستاورد های صنعت هسته ای کشور، وجود آن ها را دلیل پذیرفتن باقی ماندن صنعت هسته ای حداقلی در کشور توسط غربی ها دانستند و فرمودند :
" این مسیر را جمهوری اسلامی پیش رفت؛ یعنی توانست غنیسازی ۲۰ درصد را به دست بیاورد، توانست نوزده هزار سانتریفیوژ نسل اوّل تولید کند، توانست حدود ده هزار سانتریفیوژ نسل اوّل را به راه بیندازد، توانست سانتریفیوژهای نسل دوّم و سوّم و چهارم را تولید کند؛ توانست آن دستگاهِ رآکتورِ آبِ سنگینِ اراک را به وجود بیاورد؛ توانست کارخانهی تولیدِ آبِ سنگین را -که امروز از ما میخرند- به وجود بیاورد. این کارها را توانستیم بکنیم که دشمن آن حدّاقل را قبول کرد که ما صنعت هستهای داشته باشیم؛ اگر این کارها را نکرده بودیم قبول نمیکردند. "
این اشارهی رهبر انقلاب به دستاورد های هسته ای در کنار نشان دادن توانمندی بالای متخصصان کشورمان در ساخت پیشرفته ترین صنایع جهان، یادآور سرانجام تلخی است که این صنایع دچار آن شدند.
بازخوانی سرنوشت تاسیسات آب سنگین اراک، سانتریفیوژها و غنی سازی 20 درصد، که رهبر انقلاب به آن ها اشاره کردند تنها نشان دهنده گوشه ای از امتیازاتی است که تیم مذاکره به طرف های غربی داد.
1-سرانجام آب سنگین اراک :
اواخر دیماه 94 بود که سخنگوی سازمان انرژی اتمی با اعلام خبر پایان کار رآکتور اراک گفت : " ما دیروز مرحله نهایی خروج قلب راکتور اراک را انجام دادیم و امروز هم تا حدود یک ساعت پیش کار ما کاملا تمام شد. همچنین حفره های کلندریا نه قلب آن ، با سیمان پر میشود. این کار تمام شده و عصر امروز توسط بازرسان آژانس راستی آزمایی میشود."
این اقدام که باعث تخریب غیرقابل بازگشت قلب رآکتور اراک شد، درحالی صورت گرفت که پیش از آن رهبر انقلاب در نامه مربوط به اجرای برجام، در مورد تاسیسات اراک گفته بودند :
" اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد."
اما آنگونه که عباس عاقچی اعتراف کرد هیچ تضمینی برای بازطراحی رآکتور اراک از طرف های مذاکره کننده گرفته نشد و قرار داد بازطراحی آن با یک شرکت ایرانی بسته شد.
در ضمن آنگونه که در متن برجام آمده در بازطراحی رآکتور اراک هویت آب سنگین آن حفظ نخواهد شد. مزیت رآکتور اراک در آن جا بود که میتوانست با اورانیوم خام کار کند اما آن گونه که در برجام آمده به گونه ای باید بازطراحی شود که با اورانیوم 3.67 درصد کار کند و در واقع رآکتور اراک دیگر رآکتور آب سنگین نخواهد بود.
2-سرانجام سانتریفیوژها
همانگونه که در متن برجام آمده و عملیات برچیدن سانتریفیوژها نیز شروع شده، در مجتمع نطنز به مدت ۱۰ سال از حدود 16000 سانتریفیوژ نسل اول تنها 5060 عدد را نگاه خواهند داشت و بقیه سانتریفیوژها خارج شده و در سالن دیگر نطنز انبار خواهد می شود.
سانتریفیوژهای ir-2m و ir-4 موجود در نطنز نیز به انبار منتقل میگردد.
نکته مهم این است که طبق گفته متخصصین حدود ۳۰ الی ۵۰ درصد سانتریفیوژهایی که از محل نصب خود خارج میشوند، از کار افتاده و دیگر قابل استفاده نخواهند بود.
در فردو نیز از حدود 3000 سانتریفیوژ منصوب در آن، فقط ۱۰۴۴ سانتریفیوژ را اجازه داریم که نگه داریم که هیچ عمل غنیسازی را انجام نمیدهند. بقیه سانتریفیوژهای فردو به همراه زیرساخت مربوطه مثل لولههای هگزا فلوراید اورانیوم، سکوی نصب سانتریفیوژ و... کنده خواهند شد و به انبار منتقل میگردند و هیچ استفادهای از آن نمیتوان داشت. این کار هم هزینه سنگینی را دربر خواهد داشت و باعث می شود بسیاری از آن ها دیگر قابل استفاده نباشند.
متاسفانه ایران در برجام پذیرفته است که فردو بدون محدودیت زمانی تبدیل به یک مرکز تحقیقات فیزیک هستهای شود. درنتیجه دیگر هیچگاه مرکز غنیسازی نخواهد بود. این امر ازآنجهت قابلتوجه است که اگر قرار بود فردو صرفا یک مرکز تحقیقاتی باشد نیازی نبود آن را با هزینه ی گزاف در دل کوه بسازند.
3-سرانجام غنی سازی :
طبق بند 28 ضمیمه 1 برجام :
28- Iran will keep its level of uranium enrichment at up to 3.67 percent for15 years.
28- ایران سطح غنی سازی خود را به مدت 15 سال در حد 3.67 درصد حفظ خواهد کرد
جمهوری اسلامی ایران که زمانی توانسته بود با تلاش دانشمندان خود به سطح غنی سازی 20 درصد برسد در برجام تعهد داده است سطح غنی سازی خود را به مدت 15 سال در حد 3.67 درصد نگه دارد و در این مدت ذخایر اورانیوم غنیشدهی خود را حداکثر بهاندازهی ۳۰۰ کیلوگرم نگه خواهد داشت و ذخایر مازاد (حدود 9700 کیلوگرم) را یا باید رقیق کند و یا باید آن را فروخته و بهاندازه آن هگزا فلوراید اورانیوم (ماده اولیه برای غنیسازی) خریداری کند.
اما نکته تاسف انگیز آنجاست که با توجه به سوخت مصرفی رآکتور بوشهر با غنای 5 درصد و رآکتور تهران با غنای 20 درصد است عملاً اورانیومهای غنیشده در ایران کاربرد خاصی نخواهند داشت و ایران صرفا برای نشان دادن اینکه صنعت هستهای خود را تعطیل نکرده است، مجبور خواهد بود در یک چرخه بسته اورانیوم غنی کند و بهجای آن اورانیوم طبیعی دریافت کند.